دانلود مقاله قزلباش

ساخت وبلاگ
اختصاصی از هایدی دانلود مقاله قزلباش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله قزلباش


دانلود مقاله قزلباش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

قزلباش

در مورد ریشه ها و چه گونگی به وجود آمدن قزلباش ، نظریه های زیاد وجود دارد. بسیاری تاریخ نگاران ادعا دارند که قزلباش ادامه ی جمعیت های ایرانی چون جنبش مزدکی و خرم دینی بود که قبل ازآن وجود داشتند. جنبش خردم دین که از منطقه ی آذربایجان سر برآورد مانند قزلباش به نام عربی " محمرها "که به معنای "موی سرخ ها "می باشد ،یاد می شدند.

جنبش خرمدینی که توسط " بابک خرم دین " رهبری می شد ، مانند قزلباش ، عقاید شیعه داشت. به هر صورت ، خیلی از تاریخ دانان مثل دانشمند مشهور تورکی " عبدالباقی گولپینارلی " ، قزلباش را بازمانده گان معنوی جنبش خردم دین می دانند . نظریه ی دیگری قزلباش را با گروه فداییان اسماعیلی پیوند میدهد . قزلباش به مثابه یک نیروی نظامی از طرف طریقه ی صوفی صفوی تحت رهبری شیخ " حیدر" در مناطق کردستان و آذربایجان سازمان داده شده بود.

در اول ، آن زمانیکه شاه اسماعیل صفوی آنها را برضد سلسله ی شاهی " آق‌قویونلو" به حرکت درآورد ، بخش اصلی و عمده ی جمعیت قزلباش را ترکمن ها تشکیل می دادند ، اما درعین حال یک گروه بزرگ کردها و تات های پارسی زبان نیز به جمعیت قزلباش پیوستند که حاکمیت خاندان آن ترک های بیگانه را بر اندازند . خود مقوله ی " ترکمن " بار ها به بحث کشانده شده و ثابت گشته است که منظور از آن یک گروه مردم همزبان می باشد نه یک هویت قومی . خیلی از آذری های ایرانی نیز به نام ترکمن ها یاد می شدند و بسیاری به این عقیده اند که واژه ترکمن به معنای " تورک مانند " می باشد چون که آذری ها ترک تبار نبودند و به هیچ یک لهجه های زبان تورکی سخن نمی زدند.

واژه ی " تاجیک " نیز توسط صفوی ها برای پارسیان ، کرد ها ، تات ها و لر ها ی به کار برده می شد که در آن کنفدراسیون حضور داشتند . هفت قبیله ی تورک اوغوز عبارت بودند از : افشار ، قاجار ، بیات ، تکالو ، ذوالقدر، بهارلو و ورسک . اکثریت این قبیله ها " اوغوز" بودند که قبل از تجاوز منگول ها بالای اناتولیای شرقی و آذربایجان در منطقه مسکن گزین شده بودند، اما آذری های تورک شده هم در میان شان حضور داشتند. کردها اکثریت شان از اناتولیا و شام بودند و به این سبب واژه های "حیدرلی" ، " روملو " و " شاملو" بر آنها اطلاق می گردید . این گروه ها پیروان طریقه صوفی صفوی بودند و بسیاری شان عقیده علوی داشتند . وقتیکه شاه اسماعیل حاکمیت صفوی را در ایران بنیاد نهاد ، مذهب اسلامی اثناعشری را به عنوان یگانه مذهب رسمی در قلمرو تحت حاکمیت خویش اعلام نمود. هنگامی که شاه اسماعیل به تحمیل مذهب خود بالای کردها شروع کرد بسیاری از کردهای جمعیت قزلباش به طرف آسیای صغیرکه تحت حاکمیت عثمانی ها قرار داشت مهاجرت کردند. امروز در ترکیه ، علوی ها به دو گروه تقسیم شده اند ، یکی " علوی های بکتاشی " و دیگری " علوی های قزلباش " . علوی های بکتاشی که به زبان تورکی سخن می گویند از طریقه ی " حاجی بکتاش خراسانی " صوفی ایرانی پیروی می کنند در حالیکه علوی های قزلباش اکثریت شان کردها هستند . این به روشنی اثبات می کند که قزلباش نه در گذشته یک جمعیت خالص تورکی بود و نه امروز است . چنانکه می بینم امروز در همان کشورترکیه که مرکز پان تورکیزم است ، یک بخش از قزلباش را تورک نمی دانند و کرد بودن شان را اعتراف می کنند .

پس از شکست نیروی های قزلباش در جنگ " چالدران " ( 1514 میلادی ) ، برتری تورک تباران در جمعیت قزلباش رو به کاهش و زوال نهاد . در جنگ مذکور ، جنگجویان عثمانی خیلی بیشتر از جنگجویان قزلباش بودند و در نتیجه تعداد زیاد از امیر ها ، صاحب منصبان بلند رتبه و سه نفر عالمان پرنفوذ قزلباش کشته شدند . آن شکست رابطه ی شاه اسماعیل را با ترکمن ها کاملا خراب ساخت و سبب شد که شاه تهماسپ فرزند شاه اسماعیل قدرت ترکمن ها را معدود سازد .

مخالفت ها و رقابت های تورک ها و تاجیک ها در زمان حاکمیت شاه تهماسپ صفوی شروع شد و ادامه یافت به خاطری که ترکمن ها ضعیف شده بودند و آن قبیله های ترکمن که در جمعیت قزلباش حضور داشتند ، آذربایجان شمالی و بسیاری بخش های خراسان مانند هرات و بلخ را به اوزبیک ها باختند . اشرافیت تاجیک ( پارسیان و کرد ها ) در جمعیت قزلباش دست به کار شدند تا ترکمن ها را کاملا به حاشیه رانند. این اقدام ، یک اقدام انتقامجویانه بود چراکه ترکمن ها در دوران شاه اسماعیل تاجیکان جمعیت قزلباش را به حاشیه رانده بودند و باعث شده بودند که ایشان قدرت بسیار ناچیز در دربار صفوی داشته باشند . هنگامی که شاه اسماعیل پنج نفر تاجیک را که یکی شان " احمد خوزانی " نام داشت در مقام " وکیل " در رهبری تنظیم قزلباش گماشت ، ترکمن ها سه نفر از آن تاجیکان را به قتل رساندند و دو نفر دیگر را در خانه های شان نظر بند ساخته تحت مراقبت شدید قرار دادند. یک نفر تاجیک دیگر هم که از قومندان های اتحادیه ی قزلباش بود و از طرف پادشاه به حیث سرلشکر نیرویی که در مقابل تجاوز اوربیک های شیبانی می جنگید تعیین شده بود " امیر نجم الدین " نام داشت در خراسان از طرف ترکمن ها به قتل رسید که قتل وی باعث شکست لشکر صفوی در برابر اوزبیک ها در سال 1512 گردید . بعد از به قتل رساندن امیر نجم الدین ، یک نفر تاجیک دیگر به نام " میرزا شاه حسین اصفهانی " به قوماندانی گماشته شد ، اما او نیز توسط ترکمن ها به قتل رسید . از آن زمان به بعد تاجیک های قزلباش در پی یافتن زمینه مساعد برای گرفتن انتقام بودند که این زمینه در دوران حاکمیت طهماسپ و شاه عباس صفوی برای شان میسر گردید. پس از مرگ طهماسپ ، یک کشمکش و جنگ سرد درمیان تاجیک ها و ترکمن های قزلباش آغاز شد و این کشمکش ها که در دوران حاکمیت های کوتاه مدت شاه اسماعیل دوم و محمد خدا بنده ادامه داشت باعث کم توان شدن امپراطوری صفوی گردید. شاه اسماعیل دوم نفوذ تورک ها را بار دیگر در دربار افزایش داد چون مادرش از ترکمن ها بود . اما هنگامی که شاه محمد خدا بنده در سال 1578 به قدرت رسید ، تاجیک ها نیرومندی خویش را بازیافتند و در دربار از نفوذ بیشتر برخوردار گشتند . چون خود شاه محمد خدا بنده ناتوانی ها جسمی داشت ، خانم ایرانی مازندرانی اش که " خیرالنساء بیگم " نام داشت ، نقش اداره کننده ی امور را ایفا می کرد . خیرالنساء در مورد قبایل ترکمن شامل در کنفدراسیون قزلباش بسیار بد بین بود و تاجیک ها را در دربار شاه محمد خدا بنده زیاد رشد داد. خیرالنساء بیگم سرکرده گی و قومندانی را به صورت تمام به یکی از رهبران تاجیک های قزلباش که " میرزا سلمان " نام داشت و ترکمن ها از وی نفرت داشتند سپرد .

میرزا سلمان آخرین صدراعظم شاه اسماعیل دوم بود که به خاطر انتخاب وی در مقام صدراعظم خود شاه اسماعیل دوم از طرف ترکمن ها به قتل رسید. میرزا سلمان و خیرالنساء بیگم تعداد زیاد از رهبران ترکمن را به قتل رساندند و بسیاری از قبایل ترکمن را تبعید نمودند. چند سال بعد ، ترکمن ها به قصر شاهی هجوم آوردند و خیرالنساء بیگم و مادرش را به دار زدند . شاه محمد خدا بنده پس از یک تجاوز بزرگ اوزبیک ها به خراسان از قدرت برکنار گردید. مرشدخان ، رهبر قبیله ی " استاجلو" ، بر قزوین هجوم آورد و در سال 1587 شاه عباس را به عنوان پادشاه ایران اعلام کرد.

شاه عباس پسر دوم شاه محمد خدابنده و خیرالنساء بیگم بود . شاه عباس در هرات به دنیا آمده بود و رسم آن زمان حکم می کرد که حد اقل یک فرزند پادشاه در خراسان زنده گی کند . شاهزاده عباس از طرف والی بزرگ هرات علی قلی خان شاملو سرپرستی می شد . علی قلی خان شاملو به نام حاجی علی قزلباش مازندرانی نیز شهرت داشت و یک قزلباش تاجیک از مازندران بود که خیلی ازقبایل ترکمن در امپراطوری صفوی از وی نفرت داشتند . به خاطر علی قلی خان شاملو بود که شاه عباس به جای تورک ها خوشبین تاجیک ها شده بود. هنگامی که


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قزلباش
هایدی...
ما را در سایت هایدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5haidy6 بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 28 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:45